نوشته اصلی توسط
رزمینا
با سلام من بسیار افسردم و اغلب اوقات با این که رابطه ی خوبی با نامزدم دارم گریه میکنم تو تنهایی همسر من دوره ی 11ماه دوستی ابتدای شروع رابطه به دلیل راستگویی رازی رو از گذشته اش برام فاش کرد که من هم به خاطر صداقتش و علاقم به دوستم که حالا نامزدمه نادیده گرفتم و باهاش موندم و میشه گفت عاشقانه همیشه کنارمه ولی هرکاری میکنم یادم نمیره گذشته اش اون یه مرتبه عاشق شده و رابطه جنسی کوتاه وتنها یه مرتبه داشت که دوستش خیانت میکنه و رابطشو قطع میکنه و به من گفت که ازش متنفره حالا من افسردم و اابته پشیمون دلم میخواد ازش جدا شم اما به شدت عاشقشم و بهم وفاداره اما افکار رهام نمیکنه ببخشید طولانی شد